واقعا بالاترین کابوس بشر جهله.بودن تو این روستا و دیدن منش آدما باعث میشه بیشتر از همیشه پی ببرم که چقدر دور بودم از آدمایی که اکثریت این کشور رو تشکیل دادن.فکر نمی کردم کسی باشه که واقعا نفهمه اما حالا میبینم خیلیا هستن که نمی فهمند.کارهایی میکنند که این جهل باعثشه.درد این آدما رو که می بینی غم خودت رنگ می بازه.دیگه خجالت میکشی به خدا بگی چیزی آزارت مده.این روزا سکوت میکنم میخوام بشنوم .به اندازه تمام سالهایی که فقط کتاب خوندم و دنیا رو از روی اون کتابا شناختم به خودم و دنیا مدیونم.برای این آدما تسلیم تنها راه آرامش داشتن شده.گاهی فکر میکنم تو یه سیاره دیگه ام.
پ.ن بی ربط1:اونایی که بچگیشون توی شرجی جنوب گذشته و میدونید شرکت نفت یعنی چی اینو بخونید (عطر سنبل عطر کاج-نویسنده :فیروزه جزایری دوما).
پ.ن بی ربط2: اگر اینو خوندین و دوست داشتید (چراغ ها را من خاموش می کنم -نویسنده:زویا پیرزاد)پ.ن 1 رو هم بخونید خیلی محشره.
با ما باشید تا بی خبر نباشی
لحظه به لحظه با امروز ایران
. . . . .
.... برای دسترسی سریعتر به امروز ایران با ما تبادل لینک کنید
. . . . .
با تشکر
توقع متن قشنگی رو ازت داشتم و باهاش روبرو شدم . خوش آِمدی ترمه جان !